سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

87/12/15
10:51 ع

به خاطر یک ربع سکه


در آستانه ی محرم سال جاری کنگره شعری در تبریز برگزار شد با عنوان "کنگره بزرگ شعر عاشورایی".پس از چاپ کتاب مجموعه ی آثار کنگره(اشک سرخ)در میان شعر های چاپ شده به شعری برخوردم که مشاهده ی آن در کتابی که مزین به نام امام حسین (ع)بود تأسف عمیق هر خواننده ای را بر می انگیخت.
جهت روشن شدن مطلب به دو بیت زیر توجه کنید:


1-آیدین دی آی کیمی اولاجاق ایستر ایسته مز
بیر گون گونش ساچین یولاجاق ایستر ایسته مز....(و .ط،کتاب آثار برگزیده دومین دوره ی خط سوم،صفحه 31)


 این بیت  مطلع  غزلی است با مضمون لیریک و عشقی که در دومین دوره جشنواره ی شعر خط سوم تبریز در بخش شعر ترکی از آثار برگزیده بود.فارغ از قوت و ضعف ،مشخص است  که حال و هوای شعر ،سوز و گدازهای تغزلی با مخاطبی است که از فضا چنین بر می آید معشوقی مونث با تمام مختصات یک "شاهد"باشد.


2-مورد دوم را با عرض شرمندگی از ساحت ابا عبدالله الحسین (ع) و شما خوانندگان عزیز ذکر می کنم:
آیدین دی آی کیمی اولاجاق، یا حسین جان!!!!
بیر گون گونش ساچین یولاجاق، یا حسین جان؟؟؟؟(همان شاعر،مجموعه آثار کنگره شعر عاشورایی تبریز-اشک سرخ،ص340)


 بله.اشتباه نمی کنید.این بیت مطلع همان  شعری است که در جشنواره خط سوم برگزیده شده و این بار هم سر از کنگره ی شعر عاشورایی در آورده است.فقط در اینجا به جای ردیف "ایستر ایسته مز" با ردیف "یا حسین جان" روبروییم!!....و البته  همان شعری هم هست که ذکر آن در ابتدای مطلب رفت.اگر به کتاب های ذکر شده مراجعه و  دو شعر را باهم مقایسه کنید متوجه خواهید شد که شاعر تنها با تغییر ردیف، شعری را که برای یک معشوق مونث سروده شده و اساسا نیز مضمونی  عشقبازانه از نوع زمینی  و دختری پسری دارد، به نام امام حسین جا زده است!
شگفتا که اگر عمر سعد و شریح ،امام حسین را به نقد ملک ری و بار طلای یک کاروان شتر فروختند،امروز در کنگره های ما کسانی پیدا می شوند که امام را به نسیه ی ربع سکه ای بفروشند و ایستر ایسته مز سر امام حسین را هم ببرند!
به راستی چنین کسی چگونه می تواند سودای شاعر بودن و شاعر شناخته شدن را در سر بپروراند ؟حال آنکه خود برای خویشتن شاعری اش اعتباری قایل نیست؟کسی که خود  شعر خود را چنین به فضاحت و مسخرگی کشانده است چگونه می تواند دم از شعر و شاعری بزند؟
....بگذریم که غرض از افشای چنین مساله ای گرو کشی با شاعر مذکور نیست.که اگر این گونه بود از او نام هم می بردم.(البته چنین کسی را در جایگاهی هم نمی بینم که حتی در تقبیح او قلمی فرسوده باشم.)بلکه روی اصلی نوشتار من با مسئولین فرهنگی شهر تبریز است که قطعا همگی در روی دادن وقایعی از این دست مسئولند.از این رو نکاتی چند را ذکرمی کنم:
1-آیا برگزار کنندگان این کنگره هنوز ازماجرای  اتفاق افتاده  اطلاع دارند؟بیش از این قصد سرزنش عزیزان برگزار کننده را ندارم.چرا که احترامی عمیق برای جایگاهشان قائلم ودر  نیت خیرشان در برگزاری این کنگره تردیدی ندارم..اما جهت اطلاع ایشان که علاقمند به تشویق شاعران کشور به آفرینش  در حوزه ی ادبیات عاشورایی هستندعرض می کنم که در سال گذشته ،فقط در همین شهر تبریز شاعرانی فراوان ،آثار بسیار قابل تاملی در حوزه ی شعر عاشورایی آفریده اند بی آنکه هیچ چشم داشتی از جشنواره ای داشته باشند.
و البته میدان دادن به  تنها یکی از این جوانمردان شعر تبریز برگزار کنندگان این کنگره را از امثال "و-ط" بی نیاز می کرد و صد البته اعتباری افزون تر برای کنگره ای بود که شعر را در دستور کار خود داشت.
آیا واقعا امام حسین این قدر روی دستمان مانده بود که برای بزرگداشت او شعری لیریک  و مونتاژ شده از یک خود فروش ادبی را چاپ کنیم؟آیا اصلا شعر های چاپ شده قبلا خوانده و کنترل شده بودند و اگر پاسخ مثبت است چگونه مسئول این امر متوجه مضمون کج و مشکوک شعر مذکور نشده بود؟آیا عامل نمی تواند بی سوادی و نا آشنایی  گرد آورنده کتاب با مقوله شعر باشد؟
آیا زمان آن نرسیده که کاربرگزاری کنگره های شعر  به افراد کاردان سپرده شود؟
2-مسئولین محترم اداره کل فرهنگ و ارشاد نیز که مسئولیت ممیزی کتاب بر عهده ی آنان است بایستی درباره ی اتفاق افتاده پاسخگو باشند.چگونه است که کتابی  توسط همین اداره تنها به خاطر چند مورد سهو و اغراق شاعرانه  توقیف و بی هیچ  مدارا تبدیل به خمیر می شود اما چنین مساله شرم آوری به راحتی مورد اغماض قرار می گیرد.من بی صبرانه منتظر پاسخ ارشادیون هستم.بیشتر از آن رو که به تعهد شان دل بسته ام.
در پایان باید تاکید کنم که بی تفاوت گذشتن از کنار چنین مسایلی وضع امروز شعر ایران را بغرنج تر از این  خواهد کرد.چنین اتفاقاتی ، موضع گیری قاطعانه همگان را می طلبد.چه آنان که دل در گرو اهل بیت دارند و بایست در برابر چنین اهانتی برخورد مناسب را انجام دهند و چه آنان که متعهد به شعرند وموظفند در پالایش عرصه شعر امروز ایران از چنین رویکرد های نا شایست بکوشند . با من هم عقیده خواهید بود که یکی از دلایل اصلی رنگ باختن شعر امروز مونتاژ کاری های ناصوابی است که به دست عده ای شاعر نما انجام می شود.در فضایی تنفس  می کنیم که با بودجه بیت المال گاه  جشنواره هایی  ضعیف  برگزار می شوند و مجموعه های شعری بی جذابیت  از این جشنواره ها  بیرون می آیند که تنها سودشان هر از گاه نیم سکه ها و ربع سکه هایی است  که پول سیگار یک ماه  برخی "ماعران" هم  نمی شود و البته دود آن هم به چشم شعر و هنر و مذهب و دین می رود.




ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ